خدایا خوب میدانی برای گفتن چه سخنی در خانه ات را میکوبم.
امده ام کمی گله و شکایت کنم، امده ام از تنهایم بگویم
اماجز سکوت چیزی بر زبانم جاری نمی شود، باخودم گفتم حالا که تا اینجا امده ام
چرا گله ؟
چرا شکایت؟
یادم امد انقدر در حقم لطف کرده ای که جای گله نمی ماند.
شکر تنها واژه ایست که با زبانم آشناست.
خدایا در این شبهای عزیز زبانی شکر گزار و دلی آرام وقلبی راضی و مطمئن به من عطا کن .