و اکنون اسماعیل دلم پای کوبان این زمین را تا عمق دریای رحمتت شکافته؛ خدایا زمزم رمضان رابر من جاری ساز تا سیراب شوم.از مشعر دریایت سنگ استغفار می چینم و بر قامت شیطان وجودم میکوبم .واز جمرات وجودم به ذبح اسماعیل تنم میرسم و همچون اسیری در بند در ساحل مِنی آن را قربانی میکنم.
در کنج دیوار منای دنیا، منتظر مینشینم و با آبروی اشک در خانه ات را می کوبم تا پژواک صدایت را بشنوم که اجابتم میکنی.در این دریای ظلمانی جسم، چشمانم به دنبال نورتوست، و رمضان فانوس دریایی توست که من راه گم کرده را تا ساحل دریای رحمتت میرساند.
روحم چون ماهی بیرون از آب که دارد نفسهای آخرش را میزند به این دریا محتاج است،
وریشه ی وجودم همچون درختی شک و صاعقه زده محتاج یک قطره از این دریاست، خدایا سیرابم کن.
خدایا زبانم را به شکر تو متبرک میسازم که راه را یه من نمایاندی تا از گرداب گناه به دریای کرامتت رهسپار شوم ویک بار دیگرخود رادر دریای پر برکت رمضان تطهیر کنم ومهمان سفره ی پر برکتت باشم.خدایا رمضان آهنگ دلنوازودلنشین توست که با ملودی زیبای صوت قرآن نواخته میشود.
خدایا کمکم کن این ملودی زیبارا ازبرشوم تا درمدرسه ی قیامت در برابرچشمان ریزبین کاتبانت بتوانم به خوبی بنوازم.
رمضان همان مدرسه ای است که در آن میتوانم فارغ التحصیل پاکی ها و خوبیها شوم.
معلمم تو، ناظمم فرشتگانت، کتابم قرآنت و مشقم شبم توبه است.
خدایا کمکم کن تا درکنکور رمضان به سوالات سخت نکیر و منکرت جواب دهم تا بتوانم رهسپاردانشگاه رحمتت شوم.
سلام، نماز و روزه همگی قبول باشه، اینجا هوا خیلی گرمه!
خوزستان و فصلِ بر اومدن رطب و شرجی!!
هوای گرد وغبارو طوفان و کیلو کیلو خاک از آسمون میریزه! آفتاب سوزان نیمروزی و باد داغ ظهرو خفگی هوای عصر! لبهای ترک خورده و خشکیده، که عطش مجبورش کرده نخنده، تا خونی نشه!
بی برقی و بی آبی تو ذلِّ گرمای ظهرو دم افطارهم روش! دمای هوا آنقدر بالاست و گرما انقدر زیاده که تحمل کردن و تا وقت اذان روزه موندن وعصبی نشدن، هنرمیخواد!
ازهرطرف که خودت رو بپای بازآنقدرعلت هست که باعث یه معلول ناخوشایند بشه.ا ازهمگی التماس دعا دارم. من هم دعاگوی همه دوستان هستم. نوای بزمِ ما روهم گوش بدین. زیارت آل یاسین.یاحق
اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم واهلک اعدائهم.