سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یا حسین ! یا حسین ! درروز چند بار این کلمه رو تکرار میکنیم؟

واقعا حسین کیست؟و عاشق حسین چگونه باید باشد ؟

بیاید ازآینه حسین (ع) به خودمون نگاه کنیم. انقدر بازتابش زیاده که برای همه میتونه یه منبع پرنورباشه .

هنگامی که حسین(ع) ویارانش از دروازه مکه خارج می شدند (هشتم ذیحجه) مامورین عمر بن سعدراه را بر حضرت بستند وبین انها زدوخوردهایی رخ داد.اما امام حسین با عزمی راسخ به راه خود ادامه داد .

تا حالا این سوال رواز خودمون پرسیدیم که :چرا حسین (ع) حج خود را بع عمره تبدیل کرد و با اصرار مکه را ترک کرد؟ عملی که بچشم خیلی ها ازجمله ماموران تفرقه میان مسلمانان محسوب میشد!!!!!!! 

از امام صادق (ع) روایت شده که محمد بن حنفیّه نقل کرده: وقتی ازحسین پرسیدم برادرجان ! چرا از مکه خارج میشوید؟ ایشان فرمود: می ترسم یزید بن معاویه به طور ناگهانی مرا در حرم خدا به قتل برساند و به این خاطر،هتک حرمت خانه ی خدا شود. وحسین رو به بیابان می نهد.

تا حالا چند بار برای اینکه به خانه خدا و حریم خدا بی احترامی نشود از جان و مال خودمون گذشتیم ؟ 

امام حسین قبل جنگ با وجودی که میدانست این قوم سر جنگ دارند اما آنها را موعظه کرد و به صلح دعوت کرد تا حجت را بر انان تمام کند .تا شاید حتی یک نفررا هم که شده از آتش جهنم نجات دهد.

چند بار به کسانی که به خونمون تشنه هستند از در دوستی وارد شدیم؟ و اظهار صلح کردیم؟ یا نه! به قدری به این کینه دامن زدیم ،که ما هم به خون اون تشنه شدیم . 

رسول خدا (ص) بارها فرمودند : عزیز من ای حسین ! تودر بهشت ها درجاتی داری که جزء با شهادت به انها نمیرسی . و امام حسین انتخاب کرد........ چون میدانست شهادت اتفاق نیست بلکه  انتخاب است!

صد دله را یک دله کردن و صد رنگی ها را زدودن است .

خداوند سبحان نیزدرجای جای قرآن اورده که:به سوی آمرزش پروردگارتان وبه راه بهشتی که عرضش یه قدر پهنای آسمان وزمین است بشتابید.ان بهشت برای اهل ایمان بخداوپیغمبرانش مهیاگردیده ....(حدید /21)

حالا! اهل ایمان چه کسانی هستند؟ باید بگردیم دستورات خداو پیامبرانش روانجام بدیم چه منبعی بهتراز قران بیاید سوره الرحمن روبخونیم .وبه ایه های بشارت دهنده ای که دراین سوره هست فکر کنیم واقعا این نعمتها هست .اما ایا کاری کردیم که سزاوار این همه نعمت و راحتی بشیم ؟؟

خداوند در سوره اسرا به این سوال پاسخ داده از ایه هجدهم همین سوره رو با دقت بیشتری بخونیم و به اونا عمل کنیم . و چه بسیار در قران ایاتی پند اموز و هشدار دهنده . 

امام حسین(ع) به برادرش عباس(ع)عرض کرد: برادر اگر میتوانی این سپاه را یک روز از جنگ منصرف کن تا ما امشب را به نماز بپردازیم «زیرا خدا می داند که من نمازخواندن و تلاوت قران را دوست دارم»  

ان شب قدری که گویند اهل خلوت ، امشب است

مگر شب قدر شب تعیین سرنوشت نیست؟ پس انها به بازسازی سرنوشت خود پرداختند.

آیا هرشب را برای انتخاب «قد تبین الرشد من الغی» نمی توان احیا کرد؟ راه حسینی یا یزیدی ، رشدیا گمراهی ، هدایت یا ضلالت، میتونی انتخابگرباشی؛ با عملت

چند بار برای اصلاح رابطه بین خودت با خدا وبه خاطر احیای نمازوعبادت از همه چیزگذشتی؟(قابل توجه کسانی که از سر شب عین یه تیکه گوشت تو رختخواب ولومیشن و نماز صبح رو هم یا نمی خونن یا جدیدا ولش کن بابا قضاش رو بعدا میخونم ). 

حسین(ع) با بزرگواری و نهایت مردانگی حربن ریاحی را بخشید و وعده بهشت به او داد.

تا حالا چند بار امثال حربن ریاحی که برای اظهار عفو و بخشش نزدمون اومدن رو نا امید کردیم ؟

چیه ؟ چون غرورمون به ما اجازه نداد. میدونی که: «گنه کار پشیمان را نبخشیدن گنه باشد». 

حسین (ع) به جایی رسید که حتی مرکب او لایق سوگند شد. والعادیات ضبحا ، فالموریات قدحا

حالا هی با خودت بگو یا حسین هر ناله و فریاد که کردم نشنیدی

اگر میخوای تعبیر گفته امام صادق باشی که گفت: «نفسی که بخاطر مظلومیت ما اندوهگین است ،تسبیح و اندوه او برای ما عبادت است.» اول باید حسین رو بشناسی تا بتونی برای مظلومیتش از دل احساس غم کنی .

وارسته زخویش اشنای تو شود     آسوده ز تشویش بلای تو شود

تا لایق مسند ولای تو شود           از کعبه روان به کربلای تو شود

با حسین باشیم نه برحسین


نوشته شده در  یکشنبه 85/11/1ساعت  1:50 عصر  توسط لیلا 
  نظرات دیگران()

هیچ به این فکرکردی چراوقتی عصرعاشورایزید ملعون از زینب کبری(س) می پرسه کارخدا رادرباره برادرت حسین چگونه دیدی ؟ زینب کبری با افتخارمیگن:« ما رایت الا جمیلا»   

« ما جز زیبایی  چیزی ندیدیم »

چرا ؟   کجای این واقعه زیبایی داره ؟

پیکر خونین علی اکبر یا پیکر قطعه قطعه قاسم بن الحسن یا حلقوم  بریده علی اصغر یا دستان بریده ابا الفضل یا سر بریده ابا عبدالله یا پیکر رنجور رقیه ............کدام یکی از اینا به نظر شما زیباست ؟

ایا جزء اشک و درد و آه چیز دیگری هست؟

پس چرا زینب گفت ما رایت الا جمیلا ؟

شنیدی میگن فلانی به مقام اسلام اکبر رسیده؟

اسلام اکبر یعنی تسلیم

یعنی ترک اعتراض بر خداوند

ترک چون و چرا به درگاه خداوند

همانطورکه امیرالمومنین ع می فرماید :

بدرستیکه اسلام همانا تسلیم است و تسلیم همان یقین . 

صفت عاشق صادق بدرستی آنست         که گرش سر برود از سر پیمان نرود

هرکه دانست که منزلگه معشوق کجاست   مدعی باشد اگر بر سر پیکان نرود 

پس اینجا،  سربریده ،خون ،شهادت و اسارت یه معنی دیگه داره

به تعبیر امام : عاشقی و معشوقی

و عاشق از معشوقش جزء زیبایی چیز دیگری نمی بینه. 

الهی بهر قربانی به درگاهت سر اوردم    بدرگاه تو یارب کاروانی گوهر اوردم

بخونم میکنم امضاء خدایا دفتر عشقت    گواه عاشقی یارب دوچشمان تر آوردم 

      دوستان عزیزسلام  

از اینکه با نظرات زیباتون شمعی در بزم شبانه ی من روشن میکنید بی نهایت سپاسگذارم

تا حالا شده ازآینه حسین (ع) به خودمون نگاه کنیم؟

در پست بعدی در مورد این موضوع بیشتر با هم حرف میزنیم .

به یاری خدا شب اول ماه محرم بزم شبانه رو به بزم کربلای حسین متصل میکنم (همون  آپدیت خودمون)

یا حق 


نوشته شده در  پنج شنبه 85/10/28ساعت  3:50 عصر  توسط لیلا 
  نظرات دیگران()

 

امروز یه روز عجیب بود نمی دونم چرا بدون هیچ بهونه ای دلم میخواست زار بزنم و گریه کنم

دلم براخیلی چیزا تنگ شده  بی قراری امروزم از یه جنس دیگس نمی دونم می دونم

بعد ظهری پاشدم گفتم خدایا با این دل نا آروم و سینه تنگ جا برم

که دیدم کنار ضریح مولام صاحب الزمان ایستادم و بی اختیار دارم زار می زنم

با اون حال اوضاع اشفته و دل پریشون گفتم اقا شام خراباتم امروز اگه بگی دیگه نمی یام اما حالا که اومدم

بزار حرفهام رو بگم و برم .

اقا جون تو بگو امروز تو این خراب اباد دلم چه خبره ؟

این سوز از کجا میاد ؟

اقا جان خار تا کی ؟لاله ای در باغ امیدم نشان

زخم تا کی ؟ مرهمی بر جان دردآگین من

ای بدیدار تو روشن چشم عالم بین من

آخرت رحمی نیاید بر دل مسکین من ؟

سوز ناک افتاده چون پروانه ام در پای تو

خود نمی سوزد دلت چون شمع بر بالین من ؟

گر بهار و لاله و نسرین نروید گو مروی

پرده بردار ای بهار و لاله و نسرین من 

خدایا ادمی که دلش میگیره ، محتاج یه ذره امیده خدایا اومدم به درگاهت به فریادم رس. 

راستی هیچ شده به خدا استغاثه داشته باشی؟ از خدا یه خدا 

میخوام با ایه 9 سوره انفال به این سوال جواب بدم و کمی به این موضوع لطیفتر نگاه کنم  

((هنگامیکه از خداوند فریادرس میخواستید پس او خواسته شما را استجابت کرد و گفت : شما را مدد می فرستم به هزار تن از فرشتگان در حالیکه ردیف هم هستند.))

در باب استغاثه به درگاه خداوند سبحان در تفاسیرعارفانه ی خواجه عبدالله انصاری  داریم

 که استغاثه سه درجه دارد:

یکی از حق به خلق، که نشانه بیگانگی و نومیدی از قبول دعاست.

یکی از خلق به حق، که راه مسلمانیست و شرط بندگی ست.

وسومی استغاثت از حق به حق است که وسیله و اسباب دوستی ست.

او که از حق به خلق نالد، دردش همواره زیاد شود

او که از خلق به حق نالد، درمان یابد و خرسند شود

و او که از حق به حق نالد، حق بیند و حق شنود و عزیز گردد .

خدایا اگر من تو را طلب کنم ، مرا وا می گذاری ! و اگر تو را ترک کنم مرا می طلبی !

پس نه با تو قرار است و نه از تو فرار !

پس من اکنون استغاثه کننده از تو بسوی توام و با سوز جان به درگاهت امده ام  و با ناله حزین خوانمت که:

خدایا اگر تو را بخوانم برانی !!! و اگر بروم بخوانی!!! پس من چکنم بدین حیرانی و سرگردانی ؟

نه با تو مرا آرام ، نه بی تو کارم بسامان، نه جای بریدن، نه امید رسیدن !!!

 فریاد از تو که این جانها همه شیدای تو، و این دلها همه حیران توست!!! 

هم تو مگر سامان کنی    راهم به خود آسان کنی

زان مرهم و احسان تو     درد مرا درمان کنی  


نوشته شده در  چهارشنبه 85/10/20ساعت  10:57 عصر  توسط لیلا 
  نظرات دیگران()

وقتی به دوست خودمون لطفی میکنیم یا کاری انجام میدیم که دیگران سودی ببرند خب طبیعیه که برامون دعا می کنند

وقتییه مطلب خوب و پربار مینویسیم و دیگران میخونن هر کسی به اندازه سودی که از اون مطلب برده نظر میده و تشکر میکنه  بعضی ها هم که خیلی لطف دارن برامون دعا میکنند به طبع ماهم باید بریم و ایشون رو پیدا کنیم و جواب محبتش رو بدیم اون وقته که بین ما  اتفاق قشنگ دوستی شکل میگیره

بعضی وقتا میبینی محبوب شدی خودت خبر نداری

شنیدی امام زمان (عج) گفتند

انا غیر مهملین لمراعاتکم و لا ناسین لذکرکم

در خاطر ما هستیدو از حال شما پرسیم

اونایی که بازار معرفتشون گرمه و این چیزا سرشون میشه  یه جورایی با مولا ارتباط برقرار میکنن و از خجالت اقا در میان و خلاصه با ناز و نیازی که با مولاشون دارن کلی محبوب میشین نزد اقا  

حالا با دو رکعت نماز یا یه زیارت اهل قبور یا شاد کردن دل یه مومن یا صدقه دادن یا هر کار دیگه ای که جبران محبت همه روزه ی  این  بزرگوار بشه  

اما منظور من این نیست

تا حالا شده بگی میخوام کاری کنم که نزد خدای خودم محبوب بشم ؟؟؟

درسته محبوبیت نزد خدا

شاید بگی نماز میخونم روزه میگیرم شب زنده داری میکنم ضیافت میدم زیارت میرم

اما اگه خوب دقت کنی همه این اعمال به شخص خود ادم نفع میرسونه  

بدون شک پیامبر ما محمد مصطفی صلی الله علیه و اله محبوبیتش رو از سختی رفت و امد در غار حرا به دست نیاورده

یا مولی متقیان امیر المومنین علیه السلام از نمازهای شبانگاهی و سر به چاه گذاشتنهای پنهانی علی اعلی نشده

پس رمز محبوبیت نزد خدا چیه ؟

دعا کننده برای مولای ما صاحب الزمان محبوبترین افراد نزد خدای تعالی است

زیرا که به عموم مردم نفع رسانیده و شادمانی و سرور را برای ائمه اطهاروخاندان رسول اکرم (ص) وارد ساخته است

طبق گفته رسول خدا (ص) که فرموده:

خلایق عیال خدا وند هستند

پس محبوبترین افراد نزد خدا آن است که به عیال خداوند نفع رساند و خاندانی را مسرور نماید(1)

پس تمام اهل عالم به ظهور آن حضرت نفع میبرند و به برکت دعا کننده گان برای فرج آن حضرت عقوبت از اهل زمین دور میشود. انشاالله

از همینجا بیایید با هم و با خلوص نیت برای شادی دل مومنان و سرور سینه ائمه این دعا رو زمزمه کنیم

تا محبوب درگاه حضرت حق  شویم

اللهم اکشف هذه الغمهَ عن هذه الامهَ بحضوره وعجّل لنا ظهوره انهّم یرونهُ بعیدا و نراهُ قریبا برحمتک یا ارحم الراحمین

خدایا برطرف کن این گرفتاری درهم را از این امت به حضور او و تعجیل کن برای ما در ظهورش

 زیرا آنرا دور میدانند و ما آنرا نزدیک دانیم برحمت تو ای مهربانترین مهربانان

 

(1) (محمد بن یعقوب کلینی ) اصول کافی  

برگرفته از کتاب مکیال المکارم (اصفهانی)


نوشته شده در  چهارشنبه 85/10/13ساعت  11:6 عصر  توسط لیلا 
  نظرات دیگران()

بنام خداوند لوح و قلم

منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن                منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن

وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم                که در طریقت ما کافریست رنجیدن

 

دوستان عزیز و همراهان همیشگی و صمیمی  از اینکه این چند روز من رو با خوندن این ذکر همراهی کردین بی نهایت سپاسگذارم و از ته قلبم برای تک تک شما و خانواده ها ی محترمتون از درگاه باری تعالی آرزوی سلامتی و بهروزی دارم

این متن رو هفته گذشته برای شفای(( پدر یکی از دوستانم)) که خیلی برام عزیز هست نوشتم دلم میخواست من هم در این توسل سهمی داشته باشم  الحق و والانصاف که شما هم من رو در این امر خیر یاری کردین

البته این دوست با معرفت ما هنوز وقت نکرده به من خبر شفای پدرش رو بده یا شاید هم انقدر دعا گوداشته که ما در برابرشون عددی نمی یایم  به هر جهت من کوچیک شما هستم و از طرف ایشون از شما تشکر میکنم

 دلم میخواست این رو اختصاص بدم به خبر شادی بخش شفای پدر دوستم اما میدونم ایشون الان درگیرکارهای زیادیست که امیدوارم موفق بشوند

بر ان شدم تفالی به حافظ شیرازی بزنم تا این پست رو بنویسم

 

ما آزموده ایم در این شهر بخت خویش

بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش

از بس که دست می گزم و آه می کشم

آتش زدم  چو گل بتن لخت لخت خویش

دوشم ز بلبلی چه خوش آمد که میسرود

گل گوش پهن کرده ز شاخ درخت خویش

کای دل تو شاد باش که ان یار تند خو

بسیار تند روی نشیند ز بخت خویش

خواهی که سخت و سست جهان بر تو بگذرد

بگذر زعهد سست و سخنهای سخت خویش

وقتست کز فراق تو و ز سوز اندرون

آتش در افکنم بهمه رخت و پخت خویش

ای حافظ ار مراد میسر شدی مدام

جمشید نیز دور نماندی ز تخت خویش

 

خیلی چیزهای خوب از همتون یاد گرفتم فراموشتون نمی کنم

تووبلاگهاتون سر میزنم نظر هم میدم دوستتون دارم و از دور دعاگوی همه شما عزیزان هستم

یه مدت نیستم برام دعا کنید

و

حلالم

 کنید


نوشته شده در  دوشنبه 85/8/29ساعت  11:12 عصر  توسط لیلا 
  نظرات دیگران()

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
یک رمضان و یک امام حسن!
آهنگ دلنواز!
[عناوین آرشیوشده]