اگر شما هم به دور و بر خود نگاه كنيد زياد هستند كساني كه وقتي اسم حضرت را ميبريد غرق در نشاط و سرور ميشوند ، در نيمه شعبان يكپارچه محبت به حضرتند ، اما فردايش كه ميشود هر كسي دوباره انجام گناهها و غفلتهاي خودش را از سر ميگيرد .
عزيز جانم استادم وقتي ميبينند بعضي از شاگردانشان گاهي اوقات سستي ميكند ، تن به كار نميدهد ، با مسامحه و تنبلي برخورد ميكند ، ميفرمايد ، «تو چرا نميروي بهائي بشوي ؟ اينقدر هم تحويلت ميگيرند ! برو بهائي بشو !» با همين تعبير ! و ميفرمايند «اگر معتقديد آقا نميايد كه جايتان اينجا نيست ، برويد پي زندگي خودتان ، اما اگر معتقديد حضرت هر لحظه ، همين الان احتمالش هست تشريف بياورد ، پس اين سستيها براي چيست ؟ چرا در راه تزكيه نفس شل حركت ميكنيد ؟»به قول خودمان يا رومي روم يا زنگي زنگ ، اگر معتقديم و ايمان داريم كه همين الان حضرت تشريف مياورد بايد مثل يك كسي كه منتظر ميهمان است براي او خانه را آماده كنيم !