در سال چهارم ه.ق حضرت رسول اکرم (ص) فدک را به حضرت فاطمه زهرا (س) هبه کردند. « فدک »، سرزمين آباد و حاصلخيزى بود که در نزديکى «خيبر» قرار داشت و فاصله آن با مدينه، در حدود يکصد و چهل کيلومتر بود که پس از دژهاى خيبر، نقطه اتکاء يهوديان حجاز به شمار مىرفت.
سپاه اسلام، پس از آنکه يهوديان را در «خيبر» و «وادى القرى» و «تيما» در هم شکست، خلأى را که در شمال مدينه احساس مىشد، با نيروى نظامى اسلام پر نمود و بدين وسيله به قدرتهاى يهودى در اين سرزمين که براى اسلام و مسلمانان کانون خطر و تحريک بر ضد اسلام به شمار مىرفتند؛ پايان دادند. سرزمينهائى که در اسلام به وسيله جنگ و قدرت نظامى گرفته مىشود، متعلق به عموم مسلمانان است، و اداره آن به دست فرمانرواى اسلام مىباشد، ولى سرزمينى که بدون هجوم نظامى و اعزام نيرو به دست مسلمانان مىافتد، مربوط به شخص پيامبر و امام پس از وى مىباشد و اختيار اين نوع سرزمينها با او است. مىتواند آن را ببخشد، مىتواند اجاره دهد. يکى از آن موارد اينست که از اين املاک و اموال، نيازمنديهاى مشروع نزديکان خود را به شکل آبرومندى برطرف سازد. «يوشع بن نون» که رياست منطقه فدک را بر عهده داشت، صلح و تسليم را بر نبرد ترجيح داد و تعهد کرد که نيمى از حاصل را هر سال در اختيار پيامبر اسلام بگذارد و از اين پس، زير لواى اسلام زندگى کند و بر ضد مسلمانان دست به توطئه نزند و در قبال آن حکومت اسلامي امنيت منطقه آنها را تامين نمايد. پيامبر گرامي «فدک» را به دختر گرامى خود حضرت زهرا «س» بخشيد. منظور از بخشيدن اين ملک- چنانکه قرائن گواهى مىدهد-دو چيز بود:
:: زمامدارى مسلمانان پس از درگذشت پيامبر اسلام طبق تصريح مکرر پيامبر، با اميرمؤمنان بود و چنين مقام و منصبى به هزينه سنگينى نياز دارد. على«ع» براى حفظ اين مقام و منصب، مىتوانست از درآمد «فدک»، حداکثر استفاده را بنمايد.
:: خاندان پيامبر (ص) که يگانه دختر وى و نور ديدگانش حضرت حسن (ص) و حضرت حسين(ع) بود بايد پس از فوت پيامبر (ص)، به صورت آبرومندى زندگى کنند و حيثيت و شرف پيامبر (ص) محفوظ بماند. براى اين هدف پيامبر (ص) «فدک» را به دختر خود بخشيد.
محدثان و مفسران شيعه و گروهى از دانشمندان سنى مىنويسند: وقتى آيه «و آت ذا القربى حقه و المسکين و ابن السبيل» نازل گرديد، پيامبر دختر خود فاطمه را خواست و فدک را به وى واگذار نمود. همه مفسران اعم از شيعه و سنى قبول دارند که اين آيه، در حق نزديکان و خويشاوندان پيامبر نازل گرديده و دختر وى روشنترين مصداق «ذى القربى» است.حتى در شام هنگامى که مرد شامى به على بن الحسين حضرت زين العابدين گفت: خود را معرفى نماى! آن حضرت براى شناساندن خود آيه ياد شده را تلاوت نمود، و اين مطلب آنچنان در ميان مسلمانان روشن بود که آن مرد شامى در حالى که سر خود را بعنوان تصديق حرکت مىداد، به آن حضرت چنين عرض کرد: بخاطر نزديکى و خويشاوندى خاصى که با حضرت رسول داريد، خدا به پيامبر خود دستور داده که حق شما را بپردازد. مامون، خليفه عباسي (به هر علتى بود) خواست فدک را به فرزندان زهرا برگرداند، از اين رو به يکى از محدثان معروف، «عبد الله بن موسى» نامه اى نوشت، و از او درخواست نمود که او را در اين مساله راهنمائى کند. او حديث بالا را که در حقيقت شان نزول آيه است به وى نوشت و مامون نيز فدک را به فرزندان حضرت فاطمه بازگردانيد. خليفه عباسى به فرماندار خود در مدينه نوشت، پيامبر اسلام دهکده «فدک» را به دختر خود فاطمه بخشيده و اين يک مساله مسلمى است و ميان فرزندان زهرا در اين مساله اختلاف نيست.
منبع: فروغ ابديت، جلد دوم، به قلم آيت الله جعفر سبحانى