سلام
جوابم رو گرفتم
دلم گرفته سري هم كه نميزنيد رو دوستي خانمها هم كه نميشه حساب كرد
دلم خيلي گرفته برايم دعا مي كنيد؟
دنبال يه جا براي نوشته هاي دلم ميگردم
خوش بحال انهايي كه ايرانند تو اين ايام
نمي دونم يا شايد هم خوش بحال اونها هم نه فقط خوش بحال اونهايي كه تو بزم عاشقانه و تو اين ميهماني دائم الوصلند
خدايا اين ماه هم داره تمام ميشه
خدايااااااااا
عزيز براي ما هم دعا كنيد
يا حق
"اخراجي ها...تحريف شهادت"چند خطي نوشته م درباره "شهداي اخراجي"
با در نظر داشتن نارسايي هاي اين فيلم آيا واقعا بايد "ضدارزشي" دونستش؟
به نام حضرت دوست
عليكم سلام خواهر بزرگوار
شرمندمون نفرمائيد
اميدوارم حضورم در جمع شما افلاكيان
از منزلت آن نكاسته باشد
حقير هم خرسندم كه در فضايي تنفس ميكنم كه بازدم نفس قدسي امثال شماست
در پناه حضرت دوست
مارا به دعا كاش فراموش نسازند
رندان سحر خيز كه صاحب نفسانند
الهي هَب ليِ کَمالَ الانقِطاعَ اِلَيک
واقعا
يعني دعايي بالاتر از اين هم هست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
التماس دعا
احسنت
خيلي مستدل دل نوشت نگاريديد
و بسيار زيبا
خيلي خوب بود
تو اين شباي عزيز ياد ما هم بكنيد
ياد همه بچه هاي نقد وبلاگ
با عرض سلام و احترام:
اجركم عندالله
دعايم كنيد تا لايق بهرمندي از مواهب اين ماه عزيز باشم.
خدا خيرت دهد.
ايام به كام و التماس دعا
خب انگار تونستيد به اينترنت وصل بشيد و بعضي از اين كامنتها رو عمومي كنيد.
دعاگو هستم...
عيدتون مبارك
يا علي
رفيق!
بنام خدا
سلام به خواهر خوبم ليلاي عزيز
روزه نمازها قبول
ميلاد امام حسن مجتبي (ع) رو تبريك ميگم
مويد باشي
درپناه حق
باز هم قلبي به پايم اوفتاد باز هم چشمي به رويم خيره شد باز هم در گير و دار يک نبرد عشق من بر قلب سردي چيره شد باز هم از چشمه لبهاي من تشنه يي سيراب شد ‚ سيراب شد باز هم در بستر آغوش من رهروي در خواب شد ‚ در خواب شد بر دو چشمش ديده مي دوزم به نازخود نمي دانم چه مي جويم در او عاشقي ديوانه مي خواهم که زود بگذرد از جاه و مال وآبرواو شراب بوسه مي خواهد ز من من چه گويم قلب پر اميد را او به فکر لذت و غافل که من طالبم آن لذت جاويد را من صفاي عشق مي خواهم از او تا فدا سازم وجود خويش را او تني مي خواهد از من آتشين تا بسوزاند در او تشويش را او به من ميگويد اي آغوش گرم مست نازم کن که من ديوانه ام من باو مي گويم اي نا آشنا بگذر از من ‚ من ترا بيگانه ام آه از اين دل آه از اين جام اميد عاقبت بشکست و کس رازش نخواند چنگ شد در دست هر بيگانه اي اي دريغا کس به آوازش نخواند