• وبلاگ : بزم شبانه
  • يادداشت : خدايا هر چه بي طلب به ما دادي به سزاواري ما تباه مکن
  • نظرات : 9 خصوصي ، 31 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3      >
     

    سلام . انشا الله با حضرت ابا عبدالله محشور شويد .

    .

    .

    .

    ... ابا عبدالله (ع) زماني مي بينند كه در بين كساني كه آمده اند و اذن ميدان مي گيرند ، نوجواني ده دوازده ساله اي هم ايستاده و شمشير به كمر بسته . آمده خدمت حضرت و اذن ميدان مي خواهد . گويا پدر اين نوجوان از ياران حضرت بوده و قبلاً به شهادت رسيده بوده . حضرت فرمودند . . .

    .

    .

    .

    دولت عاشقي به روز شد . منتظر قدومتان

    با سلام

    متن زيبايي نوشتي ودر وبت گذاشتي ممنون

    بنده شما رو به لينكام اضافه كردم

    خواهشا به كلبه حقير ما هم سر بزنيد با تشكر

    نظر يادتون نره

    بيا كه قصر امل سخت سست بنياد است - - - - - - - بيـار بـاده كه بنيــــاد عمـــــر بر بـاداست
    غــلام همــت آنــم كــه زيـــر چــرخ كبــود - - - - - - - ز هـرچـه رنــگ تعــلق پذيـــرد آزاد است

    عاشقان ثارالله

    يا علي...

    سلام ليلا جان! خسته نباشي.
    ممنونيم که محبت کردي و بهمون سر زدي.
    متن قشنگي رو نوشتي./جزاک الله/

    شهادت جانسوز، سيدالساجدين، حضرت امام زين العابدين(عليه السلام) را خدمت امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) و شما تسليت ميگيم.


    ,،,،,،,،,،,،,،,،,،,،,،,،,، يَـــــا ســــــيِّـــــدالـــــسّـــــاجِــــــديـــــن ,،,،,،,،,،,،,،,،,،,،,،,،,،,،

    يا فارِجَ الهَمِّ، وَ کاشِفَ االغَمِّ، يا رَحمنَ الدُّنيا وَ الآخِرَةِ وَ رَحيمَهُما، صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَافرُج هَمّي، وَاکشِف غَمّي.

    اي بر دارنده غم و دور کننده اندوه، اي بي اندازه بخشاينده در دنيا و آخرت و بسيار مهربان در آن دو سرا، بر محمد و آل محمد درود فرست، و غم مرا بر دار، و اندوهم را دور ساز.


    (دعاي پنجاه و چهارم از دعاهاي صحيفه سجاديه در درخواست دور گردانيدن اندوهها)

    «اَللَّهُمَّ العَن اَوَّلَ ظَالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد»
    :::..::: التماس دعا :::...:::

    سلام .حالتون خوبه.اومدم بگم بازم منتظر حضور سبزتون هستم تو کلبه حقيرم .يه خواهش هم داشتم لطفا واسه هر 2 مطلبم نظر بديد .ممنونم از لطفتون

    ديدار ما در کلبه حقيرم

    در پناه الله

    [گل][لبخند][گل]

    چند روزيه ترس و دلهره ي عجيبي به جونم افتاده

    راستش اگه كسي واقعاً به اين مساله فكر كنه ترس هم داره ديگه نه ميشه حركت كرد نه حرف زد خوش به حالتون كه به اين مرحله رسيدين خداون كمكتون كنه

    سلام خوبي
    وبلاگه من خيلي محشره .
    آخرشه اصلا يه دونه ست
    قشنگم هست تازه
    [نيشخند]
    خوشحال ميشم به من سر و کله بزني
    [نيشخند]

    سلام ليلا جون

    كم پيدايي

    بيشتر به ما سر بزن

    علي اقا را نميدونم چش شده

    ميگه از وبلاگ نويسي خسته شدم

    اگه وب جديد بزنه حتما خبرتون ميكنه

    موفق باشي

    التماس دعا

    سلام عزيزم!

    خوبي ليلا جان؟

    خوشحال شدم كه سر زدي.

    اتفاقاً تازه به يادت افتاده بودم.

    چه خوب كه از يادداشتم خوشت اومده!

    در ضمن عرض ادب و ارادت از ماست خانومي!

    راستي چرا گفتي تو كامنتت كمك حال؟ نكنه خداي ناكرده مشكلي داري؟ آخه من كه از پستت چيز زيادي دستگيرم نشد؟!

    يا علي...

    پاسخ

    سلام هيچ شده جايي بري که طرز فکرشون با شما يکي نباشه مجبور باشي هم چند روزي اونجا بموني اونا هم با نهايت ادب احترامت کنن اما چون حرف دلت با حرف دل اونا سازگاري نداره سخت ميگذره حالا شده حکايت مااگه گفتم کمک حال، اينجوريه که الان جايي رسيدم که با يه حرف به ارامش ميرسم با يه حرف هم بهم ميريزم لطف دوستان و کنار اونا بودن هميشه برام يه پناهگاه امن بوده و هست.ياحق
    + علي 

    سلام

    ليلي خانم

    خواهر گرامي احوال شما چطوره

    مرسي كه به يا د ما هستيد

    واقعارحرفاي دلتون به دل ميشينه استفاده كردم عالي بود

    كجايي كم پيدا؟

    موفق باشين هميشه

    ليلاي عزيز سلام

    حرفهات منو به فكر وادار كرد.خونه تكوني دلم رو با نوشته هات شروع مي كنم و از خدا طلب ياري دارم

    سلام ليلا جان

    خوبيد شما

    ممنون كه بهم سر مي زنيد

    هر وقت دلم مي گيره

    به وبلاگت ميام

    نوشته هاتون آرامش بخش هستن

    ما رو مي بره يه جاي ديگه

    كمي خستم

    يه استراحت لازم دارم ولي وقت استراحتم ندارم

    سلام

    مطلبتون بسيار زيبا و بدون نقص بود. به بهترين شكل آفتهاي راه حركت و سير الي الله رو بيان كرديد و بسيار زيبا خوف رو نوشتيد. اما كاش كمي هم از رجاء مينوشتيد. از اميد به رحمت واسعه الهي. از من جاهدو فينا.. از...

    در جواب اين دوستمون هم كه فرمودند حركت تك بعدي بايد عرض كنم كه نگاه از بيرون به قضيه دقيقا همراه با همين برداشت خواهد بود. يعني نگاه كسي كه شايد برايش اتفاق نيفتاده باشد كه در مسيري يك راهزن تمام دارئيهايش را بدزدد و شخص در ميان راه بي زاد و توشه بماند، نه توان رفتن دارد و نه روي بازگشتن. ميماند در آن ميانه درمانده و مستاصل كه چه كند. شايد رفيق طريقي! استاد راه رفته اي بيايد و دستش را بگيرد و با خود ببرد! براي افرادي كه شايد اين دردهاي خرد كننده را نكشيدند شايد اينطور تلقي شود كه اينها حركت به سوي تكبعدي شدن است اما در اصل بعد مثبت قضيه در عمل مستتر است چرا كه تا حركتي نباشد و تا بعد مثبت قضيه صورت نگرفته باشد اين بعد قابل بيان نيست.

    مصيبتهاي دنيا چقدر دردناك است؟؟ فكر نميكنم دردناك تر از مصيبت از دست دادن همسر و فرزند كوچك غمي بشود تصور كرد. اما چه ميشود كه شخصي غمهاي دنيا را فراموش ميكند و در غم خوابهاي راحت و دزدان قافله سخن ميگويد؟؟؟

    به نظرم اين نوشته حركت به سوي تكبعدي شدن نيست. نگاهي است كه خوفش بيشتر از رجاء در آن نمود پيدا كرده.

    البته خطاب به ليلا خانم عزيز هم عرض كنم كه كسي كه در جاده سير الي الله حركت ميكند قطعا زمين خوردن دارد. در جنگ با شيطان قطعا زخمي شدن وجود دارد اما مهم حركت است. مهم مسيري است كه انتخاب ميشود. راههاي گوناگوني انسان را به مرگ ميرسانند . مهم اين است كه كداميك را انتخاب كنيم.

    اللهم وفقنا لما تحب و ترضي

    يا علي

    خواهي نشوي رسوا...!!

    پاسخ

    سلام هميشه گفتم حرفهات يه جورايي دلم رو اروم ميکنه واقعا ممنونم يا حق

    سلام دوست خوبم

    ابتدا از اينكه به من سر زديد از شما متشكرم

    اخه نظرات دوستان بد جوري منو دلگرم ميكنه

    دوم اينكه خوب بود مثل وبلاگت

    سلام

    بسيار عالي بود

    موفق باشيد.

    سلام خانم گرامي

    توجه شما به مسائل معنوي در خور توجه است اما بنظر من شما بشدت در حال تك بعدي شدن هستيد

    و اين درست مثل رفتن به جهت مخالف معنويت آسيب زا است

    اميدوارم از من نرنجيد و در اين مورد واقع بينانه بينديشيد

    پاسخ

    سلام اقاي گراميميدوني عجب يعني چي؟ بزرگ دانستن عملخب من هم از همين مورد به خدا پناه بردم اگه با دقت بيشتري مطلب رو بخوني متوجه ميشي قصد ندارم کار اون افرادرو زير سوال ببرم از همون اول هم گفتم روي سخنم با چه کسانيه ! ميدوني چيه(( فبما نقصهم ميثاقهم لعنهم و جعلنا قلوبهم قاسيه.....)) ازاين ميترسم ، از اينکه بعد پيماني که با خدا بستم مبادا کثرت عجب و ريا و غرورم باعث بشه پيمان بشکنم اون وقته که مستوجب لعنت خدا ميشم تک بعدي وقتي ميشم که بخوام کار خودم رو بزرگ و کار اونا رو مورد سرزنش قرار بدم اون بالا گفتم ديگه از خودم هيچي ندارم هر چي هست لطف بالاسريه.قدرتم از خداست و از طريق قدرت مطلق او، قادر به انجام همه ي کارهام هستم. اگر هنوز هم فکر ميکني چيزي رو نگفتم ،بگو، برات ميگم. يا حق
     <      1   2   3      >