خواهر خوبم ليلي سلام منو پذيرا باش چند بار براي وبلاگت نظر فرستادم نمي دونم چرا ثبت نشد ولي اينبار با خودم گفتم اگه ثبت نشه ديگه نظرمو در مورد اين مطلب زيباي عشق و عقل تلفني بت ميگم خدا كنه اينبار طومارم ثبت بشه به اميد خدا:
هر چه گويم عشق را شرح و بيان
چون به عشق آيم خجل باشم از آن
گرچه تفسير زبان روشن گر است
ليك عشق بى زبان روشنتر است
چون قلم اندر نوشتن مىشتافت
چون به عشق آمد قلم بر خود شكافت
عقل در شرحش چو خر در گل بخفت
شرح عشق و عاشقى هم عشق گفت
از عشق چه توان گفت که نه گفتني است و نه شنيدني! ذوقي است چشيدني و يافتني است آمدني است و آنگاه است که عاشق بدنبال يافتن اشارات و بشارات معشوق با قدم سر ! راه مي پيمايد و هرگز به هيچ چيز
جز ساحت مقدس معشوق نمي انديشد.
که عاشقي فرموده است:
گر عشق نباشد به چه کار آيد دل