سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 دوستان خوبم سلام

اینا حرفای دلمه به شما، اگه دوست داشتین بخونید.

درسته اینجا رو میگن دنیای مجازی (غیر حقیقی) اما میشه از راه دوربا دیگرون دوست شد،با شادییاشون خندید و با غمهاشون اشک ریخت و غصه دار شد، میشه ازهمدیگه دور باشیم اما دلامون به هم نزدیک باشه،میشه همدیگه رو نبینیم ، اما وجود همدیگه رو حس کنیم ،میشه فرسنگها با هم فاصله داشته باشیم اما باگذاشتن یه کامنت یا یه اف ناقابل اعلام کنیم که با هم و به یاد هم هستیم. میشه با یه فرهنگ و یه لهجه کاملا متفاوت با کسی هم عقیده بود و میشه هم عقیده شد.

چشمهام رو میبندم خوب که نگاه میکنم میبینم چندتا دوست باصفا و صمیمی تو این مدت خدا بهم داده که با هیچ چیزی قابل مقایسه نیستند. و با یه دنیا عوضشون نمی کنم .

اسم نمیبرم، علتش رو هم نپرس که نمیگم .

از خدا میخوام رشته دوستیم با این چند نفرهیچ وقت قطع نشه و تو اون دنیا هم بتونم باهاشون دوست باشم و ببینمشون البته خدا باید یه کاری کنه من ادم شم که بتونم ........ نمیشه که از تو جهنم به بهشتیها سلام داد، میشه ؟؟؟؟ نمیشه .

از مدیران زحمتکش و پرتلاش پارسی بلاگ کمال تشکر را دارم واز همه شماهایی که برای هر پستم کامنت میزارید و همه شماهایی که بعضی وقتا افتخار میدین و از همه شماهایی که فقط یه بارمیاین تشکر میکنم وپیشاپیش سال نو رو به همتون تبریک میگم .امیدوارم اگه مجردید ازدواج کنیدوخوشبخت بشید، اگه عقد هستین هرچه زودتر جور بشه برید سر زندگیتون، اگه متاهلید عاقبت بخیر بشید، اگه دانشجویید موفق بشید،اگه واحد پاس نکرده دارید (عین خودم) به راحتی بگذرونید،اگه پشت کنکوری هستین با رتبه عالی پذیرفته بشین،اگه بچه ندارید خدا بهتون سالم و صالحش روعطا کنه،اگه بچه دارین خدا بهتون ببخشه، اگه خونه ندارین خونه دار بشید،اگه ماشین ندارین هرچه زودتر یه خوبش رو بهتون بده تا ایام عیدی کلی خوش به حالتون بشه،اگه پول ندارین الهی که شب عیدی جیبتون پر برکت بشه (عیدی یادتون نره که بچه هاعید رو فقط به عیدیش میشناسن)،ارزو میکنم همتون زیارت خونه خدا برید و حاجی بشید،کربلا هم که ارزوی همس، میدونم

میگن پنجره فولاد امام رضا(ع) برات کربلا رو میده پس الهی که به زودی همه ما زائرسرزمین طوس بشیم.

آرزودارم حرم بی بی زینب کبری(س) رو زیارت کنم، ارزوم برای شما هم همین هست.

یه اقا هم داریم که همیشه حاضره اما ما بهش میگیم امام غائب

امیدوارم این حاضرهمیشه غائب به امر خدا بیاد و دستی به سرمون بکشه بلکه ادم شیم تا وقتی پیامبرمون رو ملاقات میکنیم شفاعتش شامل حالمون بشه.

بیایید قول بدیم سر سفره هفت سین برا ظهورش دعا کنیم و از خدا بخوایم تا مارو از یاوران همیشگیش قرار بده

اینم یه سخن زیبا ،عیدی من به همه دوستان :

 ((بهترین و با ارزشترین روزی ادمی، توفیق عملی است که او را بسوی رشد و معرفت براند و موجب مشاهده جمال حضرت حق گردد.))

 

اینم یه عیدی دیگه عکس کربلای شوشتررو براتون میزارم.زیارت قبول، مارو هم دعاکنید.

                         

نوای بزم شبانه رو هم عوض کردم یه جورایی به ما میگه ازاول محرم تا اخرصفر کجا بودیم وکجا بایدمیرفتیم .(خداحافظ پیرهن سیای ارباب).التماس دعا

حسینی باشید، خدا پشت و پناه همتون. یا حق 


نوشته شده در  یکشنبه 85/12/20ساعت  6:7 عصر  توسط لیلا 
  نظرات دیگران()

 

امروز یه روز عجیب بود نمی دونم چرا بدون هیچ بهونه ای دلم میخواست زار بزنم و گریه کنم

دلم براخیلی چیزا تنگ شده  بی قراری امروزم از یه جنس دیگس نمی دونم می دونم

بعد ظهری پاشدم گفتم خدایا با این دل نا آروم و سینه تنگ جا برم

که دیدم کنار ضریح مولام صاحب الزمان ایستادم و بی اختیار دارم زار می زنم

با اون حال اوضاع اشفته و دل پریشون گفتم اقا شام خراباتم امروز اگه بگی دیگه نمی یام اما حالا که اومدم

بزار حرفهام رو بگم و برم .

اقا جون تو بگو امروز تو این خراب اباد دلم چه خبره ؟

این سوز از کجا میاد ؟

اقا جان خار تا کی ؟لاله ای در باغ امیدم نشان

زخم تا کی ؟ مرهمی بر جان دردآگین من

ای بدیدار تو روشن چشم عالم بین من

آخرت رحمی نیاید بر دل مسکین من ؟

سوز ناک افتاده چون پروانه ام در پای تو

خود نمی سوزد دلت چون شمع بر بالین من ؟

گر بهار و لاله و نسرین نروید گو مروی

پرده بردار ای بهار و لاله و نسرین من 

خدایا ادمی که دلش میگیره ، محتاج یه ذره امیده خدایا اومدم به درگاهت به فریادم رس. 

راستی هیچ شده به خدا استغاثه داشته باشی؟ از خدا یه خدا 

میخوام با ایه 9 سوره انفال به این سوال جواب بدم و کمی به این موضوع لطیفتر نگاه کنم  

((هنگامیکه از خداوند فریادرس میخواستید پس او خواسته شما را استجابت کرد و گفت : شما را مدد می فرستم به هزار تن از فرشتگان در حالیکه ردیف هم هستند.))

در باب استغاثه به درگاه خداوند سبحان در تفاسیرعارفانه ی خواجه عبدالله انصاری  داریم

 که استغاثه سه درجه دارد:

یکی از حق به خلق، که نشانه بیگانگی و نومیدی از قبول دعاست.

یکی از خلق به حق، که راه مسلمانیست و شرط بندگی ست.

وسومی استغاثت از حق به حق است که وسیله و اسباب دوستی ست.

او که از حق به خلق نالد، دردش همواره زیاد شود

او که از خلق به حق نالد، درمان یابد و خرسند شود

و او که از حق به حق نالد، حق بیند و حق شنود و عزیز گردد .

خدایا اگر من تو را طلب کنم ، مرا وا می گذاری ! و اگر تو را ترک کنم مرا می طلبی !

پس نه با تو قرار است و نه از تو فرار !

پس من اکنون استغاثه کننده از تو بسوی توام و با سوز جان به درگاهت امده ام  و با ناله حزین خوانمت که:

خدایا اگر تو را بخوانم برانی !!! و اگر بروم بخوانی!!! پس من چکنم بدین حیرانی و سرگردانی ؟

نه با تو مرا آرام ، نه بی تو کارم بسامان، نه جای بریدن، نه امید رسیدن !!!

 فریاد از تو که این جانها همه شیدای تو، و این دلها همه حیران توست!!! 

هم تو مگر سامان کنی    راهم به خود آسان کنی

زان مرهم و احسان تو     درد مرا درمان کنی  


نوشته شده در  چهارشنبه 85/10/20ساعت  10:57 عصر  توسط لیلا 
  نظرات دیگران()

بنام خداوند لوح و قلم

منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن                منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن

وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم                که در طریقت ما کافریست رنجیدن

 

دوستان عزیز و همراهان همیشگی و صمیمی  از اینکه این چند روز من رو با خوندن این ذکر همراهی کردین بی نهایت سپاسگذارم و از ته قلبم برای تک تک شما و خانواده ها ی محترمتون از درگاه باری تعالی آرزوی سلامتی و بهروزی دارم

این متن رو هفته گذشته برای شفای(( پدر یکی از دوستانم)) که خیلی برام عزیز هست نوشتم دلم میخواست من هم در این توسل سهمی داشته باشم  الحق و والانصاف که شما هم من رو در این امر خیر یاری کردین

البته این دوست با معرفت ما هنوز وقت نکرده به من خبر شفای پدرش رو بده یا شاید هم انقدر دعا گوداشته که ما در برابرشون عددی نمی یایم  به هر جهت من کوچیک شما هستم و از طرف ایشون از شما تشکر میکنم

 دلم میخواست این رو اختصاص بدم به خبر شادی بخش شفای پدر دوستم اما میدونم ایشون الان درگیرکارهای زیادیست که امیدوارم موفق بشوند

بر ان شدم تفالی به حافظ شیرازی بزنم تا این پست رو بنویسم

 

ما آزموده ایم در این شهر بخت خویش

بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش

از بس که دست می گزم و آه می کشم

آتش زدم  چو گل بتن لخت لخت خویش

دوشم ز بلبلی چه خوش آمد که میسرود

گل گوش پهن کرده ز شاخ درخت خویش

کای دل تو شاد باش که ان یار تند خو

بسیار تند روی نشیند ز بخت خویش

خواهی که سخت و سست جهان بر تو بگذرد

بگذر زعهد سست و سخنهای سخت خویش

وقتست کز فراق تو و ز سوز اندرون

آتش در افکنم بهمه رخت و پخت خویش

ای حافظ ار مراد میسر شدی مدام

جمشید نیز دور نماندی ز تخت خویش

 

خیلی چیزهای خوب از همتون یاد گرفتم فراموشتون نمی کنم

تووبلاگهاتون سر میزنم نظر هم میدم دوستتون دارم و از دور دعاگوی همه شما عزیزان هستم

یه مدت نیستم برام دعا کنید

و

حلالم

 کنید


نوشته شده در  دوشنبه 85/8/29ساعت  11:12 عصر  توسط لیلا 
  نظرات دیگران()

دوستانی که پشت پرچین دلتون با خدای مهربون مناجات دارید

 بیاید به نیت شفای همه مریضها  این مناجات روبا هم بخونیم .

بسم الله الرحمن الرحیم

الهی بحق من ناجاک و بحق من دعاک

فی البر و البحرتفضل علی

مرضی الموًمنین والموًمنات بالشفاء و الصحت

بحق محمد و آل محمد (صلی الله علیه و اله)

آمین یا رب العالمین 


نوشته شده در  شنبه 85/8/20ساعت  8:53 صبح  توسط لیلا 
  نظرات دیگران()

امشب یه کامنت از برادرم سیدداشتم سید راهی کربلاست

مگه نمی گن از راه دور هم اقا جواب سلام ما رو میده

السلام و علیک یا حسین مظلوم

اقا جون

اگه زیارت عاشورایی رو که سالهاست میخونم قبول نداری

اگه اشکهایی که برات ریختم قبول نداری

اگه روضه خونی که برات تو خونمون میگیرم قبول نداری

باشه اشکال نداره

تو رو به حق خواهرت زینب

 زیارت خواهرت زینب رو از من قبول کن و نگاهم کن

((السلام علیک یا ام المصائب یا زینب))

زیارتی که قبلا می خوندم اما بی هدف

زیارتی که از بعد شفای محمد برادرم  برام معنی دیگه ای پیدا کرد

زیارتی که چهره حضرت عباس جلوی چشمام میاد و خوشحالی برادرم محمد

زیارتی که از سوز جگر می خونم و به کسانی که صداشون میزنم ایمان دارم

اقا جون داداشت عباس خبر داره

 قرار من هر جمعه با زمزمه زیارت مفجعه در قدمگاه حضرت عباس (ع) تو شهرمون

اقا جون  انقدر این زیارت رو میخونم انقدر صدات میکنم انقدر برای خواهرت و برای غربتش گریه میکنم تا نگاهم کنی

اقا جون میسوزم برای روزی که رو تل زینبیه فریاد بزنم گلی گم کرده ام میجویم اورا به هر گل میرسم می بویم او را  

اقا جون من هم دوست دارم یه شب بین الحرمین شما بشینم من هم دلم میخواد زائر داداشت عباس باشم اسم قشنگی که رو جگر گوشم گذاشتم اما فلک تیشه به ریشه اش زد نذاشت تا نام عباس برای همیشه انیس لبم بشه

 اما فکر کرده این اسم برای همیشه رو زبون دلم جاریه شما داغ  برادرت عباس رو به دل داری

من هم خوشحالم که داغ عباسی رو به دل دارم که یه روز نور چشمانم بود

به این دل خوشم که روز قیامت همین اسم باعث بشه من رو از بین جهنمی ها جدا کنی

تو رو به خاک این سه ساله عباسم قسمت میدم به من هم نگاه کن

اقا جون اینا سوز دلم هست که امشب جاری میشه

اقا جون چه کسی سوز دل من رو میفهمه جز شما  شمایی که سوز دلت اتش به جانها  میزنه

اقا جون دارم میسوزم،  قبل اینکه خاکستر بشم نگاهم کن

                                   

اقا جون برادرم سیدداره میاد پابوست،  نگهدارش باش

این درد دل منه تو کوله بار عشق سید میزارم تا برای شما بیاره

کاش بودم شعله تا شمع مزارت میشدم

چلچراغ زائر شب زنده دارت میشدم

کاش بودم پرچم حاشیه دار ماتمت

تاکه زینت بخش بزم سوگوارت میشدم

کاش بودم اب و ره می یافتم در خیمه ها

مانع افسردگی شیرخوارت میشدم

کاش بودم حلقه حلقه همچو زنجیر عزا

در کف دل بی قراری بی قرارت میشدم

کاش............. 


نوشته شده در  یکشنبه 85/8/14ساعت  12:25 صبح  توسط لیلا 
  نظرات دیگران()

<      1   2   3   4   5      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
یک رمضان و یک امام حسن!
آهنگ دلنواز!
[عناوین آرشیوشده]